نایب رئیس مجلس در نطق میان دستور خود تکلیف سهامداران مؤسساتی مانند کاسپین و ثامن‌الحجج و آرمان سخن گفت.
به گزارش خبر فوری متن کامل نطق علی مطهری در جلسه امروز به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
پیشاپیش
سالروز میلاد مهدی موعود ، امام زمان علیه‌السلام را به همه مسلمانان جهان
و همه انسانها تبریک می‌گویم. ما باید برداشت درستی از قیام و انقلاب مهدی
علیه‌السلام داشته باشیم. گمان نکنیم که قیام آن حضرت صرفاً برای نجات ما
شیعیان یا انتقام‌گیری از ظلمی است که به اجداد ایشان رفته است؛ فلسفه
مهدویت بسیار عام‌تر و والاتر از این حرفهاست.
قیام مهدی موعود برای
نجات بشریت و همه اقوام با هر مذهب و زبانی به دست یک انسان کامل است. در
آن دوره عقلها کامل می‌شود و زمین همه منابع و معادن و ثروتهای خود را
بیرون می‌ریزد.
اگر تا 20 سال پیش تشکیل حکومت واحد جهانی امری ناممکن
جلوه می‌کرد، امروز با پیشرفت و توسعه وسایل ارتباط جمعی و پدیده فضای
مجازی تشکیل چنین حکومتی نه تنها ممکن بلکه ضروری به نظر می‌رسد. انقلاب
اسلامی ما حلقه‌ای از حلقات مبارزات اهل حق است که به انقلاب حضرت حجت
منتهی می‌شود. به بیان شهید آیت‌الله مطهری: قیام مهدی موعود علیه‌السلام
آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان برپا
بوده است. مهدی موعود تحقق‌بخش ایده‌آل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز
راه حق است.
انتخاب آقای اسماعیل هنیه به عنوان رئیس دفتر سیاسی جنبش
حماس نویدبخش آینده‌ای بهتر برای این جنبش و مردم فلسطین است. در سند سیاسی
جدیدِ جنبش حماس مرزهای 1967 به رسمیت شناخته شده. این امر گرچه می‌تواند
به معنی به رسمیت شناختن کشور جعلی اسرائیل باشد، اما در بخشهای دیگر این
سند از سرزمین یکپارچه فلسطین از رود اردن تا دریای مدیترانه سخن رفته است و
این نشان می‌دهد که جنبش حماس دست از آرمان آزادی کامل فلسطین برنداشته و
پذیرش مرزهای 1967 را باید به عنوان یک تاکتیک تلقی کرد.
برخی رهبران
سیاسی غربی و عربی از نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه یا قفقاز ابراز نگرانی
می‌کنند. به اینها باید گفت نفوذ ایران در سایر کشورها نفوذ فکری و
اعتقادی و ایدئولوژیک است. انقلاب اسلامی ما از جنس نهضت پیامبران است و با
فطرت خداجوی انسانها سروکار دارد، وقتی پیام این انقلاب به دلها می‌رسد
خود به خود خاضع می‌شوند و اساسا از ابتدا مقصود ما از صدور انقلاب همین
بوده است.
از بانک مرکزی می‌خواهم تکلیف سهامداران مؤسساتی مانند
کاسپین و ثامن‌الحجج و آرمان را زودتر معلوم کند. اساسا چرا این معضلات
پدید می‌آید؟ آیا جز به خاطر کوتاهی بانک مرکزی در نظارت بر این گونه
مؤسسات اعتباری است؟ اگر از زمان ثبت این مؤسسات نظارت کافی وجود می‌داشت و
ملاحظه این و آن نمی‌شد و به تعبیر امیرالمؤمنین اگر مصانعه یعنی
رودربایستی و رفیق‌بازی و ملاحظه‌کاری در کار نبود، این مؤسسات این مقدار
رشد نمی‌کردند. وقتی مؤسسه‌ای می‌گوید من 35% سود سپرده می‌دهم آیا بانک
مرکزی نباید سؤال کند از کجا؟ و چرا انضباط مالی کشور را به هم می‌زنید؟
